معرفی آهنگ های گذشته ها ـ فصل پنجم ـ کوزه
ترانه گذشته ها ( آلبوم شناسنامه ) : جز نخستین ترانه های بعد از انقلاب ستار که فوق العاده زیباست .
آهنگساز : فرخ آهی
ترانه سرا : ژاکلین
تنظیم کننده : فرخ آهی
با توام مسافر شهر غریب ، تویی که غربتمو خوب می دونی
می دونم تو بهتر از هر غریبه ، غم دوری رو تو چشمام می خونی
می دونی که آرزوم رسیدنه ، رفتن و دوباره ایرون دیدنه
شبا وقتی که می خوام چشمامو رو هم بزارم ، برم وغربتمو تو رویاهام جا بزارم
مگه میشه خواب ایرونو ندید ، شبای قشنگ تهرونو ندید
اما افسوس داره بغضم می گیره ، دلم از غربت موندن می میره
می دونی که آرزوم رسیدنه ، رفتن و دوباره ایرون دیدنه
آخه سخته خیلی سخته ، می دونی گذشته هامون بمیرن
دانلود ترانه گذشته ها (لینک کمکی)
ترانه فصل پنجم ( آلبوم فصل پنجم ) : ترانه ای زیبا و شنیدنی که امیدوارم مورد پسند واقع شود .
آهنگساز : فرهاد بشارتی
ترانه سرا : فریدون علیخانی
تنظیم کننده : فرهاد بشارتی
توی فصلی سرد و بیحال ، میوه های نارس و کال
نه یه برگ و نه یه شاخه ، توی فصل پنجم سال
توی فصلی سرد و بی آب ، میوه های نارس و کال
نه یه برگ و نه یه شاخه ، توی فصل پنجم سال
گل عشق افسانه ما ، در سکوت پیله ها
پیچک بی انتهایی ، پشت بهت میله ها
شبح تو در کنارم ، گفته بودی بی قرارم
صید صیاد توام باز ، طعمه ای در انتظارم
به تو دل سپرده بودم ، وقتی تو دل خسته بودی
به تو تکیه داده بودم ، وقتی دل شکسته بودی
توی فصل پنجم سال ، گل سرخ ساقه پر از خار
واسه نقاشی باغچه ، قد کشیده به تن دار
توی فصل پنجم سال ، یاد تو مونده به هر حال
آسمون لاجوردی ، من در اوجی بی پر و بال
دانلود ترانه فصل پنجم (لینک کمکی)
ترانه کوزه ( آلبوم بانی ) : یکی از زیباترین ترانه های بعد از انقلاب ستار
آهنگساز : لقمان ادهمی
ترانه سرا : لقمان ادهمی
تنظیم کننده : لقمان ادهمی
جام می بدستم در فروغ مهتاب ، عاشقانه دانم قدر این می ناب
مرغ آرزو ها بال و پر گشوده ، با امید فردا می پرد زمرداب
کوزه ها شکسته راه چشمه بسته ، تشنه ها به فکر قطره ای نشسته
شب رسیده از راه با لباس قیری ، ساز دلخوشی ها مرده در اسیری
کوزه ای بدستم تا گلو پر از آب ، عاشقانه دانم قدر این می ناب
کوزه ها شکسته راه چشمه بسته ، تشنه ها به فکر قطره ای نشسته
قله های زندگی رو ، چشمه آزادگی بود
هرچه بود از سادگی بود ، حاصل افتادگی بود
باغبون پشتش خمیده ، هیچ درختی گل نمیده
اسب خوشبختی به ناگه ، بی سبب از ما رمیده
عمر شمع آرزو رو ، لحظه آخر رسیده
چشمه را باید گرفتن کوزه ساخت از جنس آهن
این گره باید شود باز تا شود سر داد آواز
کوزه ای بدستم تا گلو پر از آب ، عاشقانه دانم قدر این می ناب